جریان روشنفکری در جوامع شرقی از جمله ایران، با پیش فرض اینکه تمدن مدرنیته تنها راه سعادت و نجات بشریت می باشد و فرهنگ سنتی جوامع میزبانِ این تمدن را اصلی ترین مانع تحقق آن می دانند، به دنبال اصلاح فرهنگ و هویت میزبان به نفع تحقق مدرنیته در آن کشورها می باشند.

از آنجا که فرهنگ ایران و دین اسلام به گونه ای در هم آمیختگی دارند که قابل تفکیک و تجزیه نمی باشد، جریان روشنفکری برای تحقق مدرنیته در ایران قائل به اصلاح هویت اسلامی و دینی مردم ایران می باشد.

این جریان به علت اینکه هیچ آینده ی دیگری غیر از مدرن شدن برای انسان متصور نمی داند، دچار  شیفتگی به مبانی این تمدن شده است، از این رو با ورود به مجامع علمی و دانشگاهی کشور، ملت های جهان را به سه دسته عقب مانده از مدرنیته، در حال توسعه به سمت مدرن شدن، توسعه یافته تقسیم می کنند. تا از  طریق تحقیر و تجلیل ملت های جهان زمینه گسترش جهانی مدرنیزاسیون را فراهم آورد.

لحاظ چنین تقسیم بندی در تفکر روشنفکری ریشه در پایه های فلسفی و شناخت شناسی و انسان شناسی تمدن مدرن دارد، که در این مقاله قصد پرداختن به آن را نداریم. اما چنین آینده ای که توسط جریان روشنفکری برای جامعه ایران به عنوان آینده ایده آل ترسیم شده آیا هیچ سنخیتی با آینده ی ترسیم شده توسط اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دارد؟ آیا به ادعای جریان روشنفکری، ایران کشوری در حال توسعه می باشد و یا به استدلال مقام معظم رهبری، ایران کشوری در حال اسلامی شدن هستیم؟

از آنجا که مبنای جمهوری اسلامی ایران تحقق شاخصه های هویت اسلامی در ایران می باشد و برای تحقق چنین آرمان و آینده ای که منجر به ظهور حضرت ولی عصر می گردد، پنج مرحله تعریف شده و دو مرحله از این مراحل به همت امام خمینی و شهدای انقلاب و دفاع مقدس به سلامت پشت سر گذاشته شده است. اینک به امامت امام خامنه ای در حال اسلامی کردن ساختارهای اجتماعی (اسلامی شدن دولت) برای ورود به جامعه اسلامی( کشوری اسلامی) هستیم.

تنها راه معرفی شده برای عبور از این مرحله تاریخی، از سوی ولی فقیه حضرت امام خامنه ای تولید الگوی پیشرفت اسلامی معرفی گردیده است. حال می توان به صراحت گفت که برخلاف رویه برنامه ریزی های چند ساله کشور به سمت توسعه یافتگی، ایران اسلامی کشوری در حال توسعه نمی باشد، بلکه کشوری در حال ا سلامی شدن است.