بسم الله الرحمن الرحیم

از آنجا که توسعه یافتگی امروز آمار و آرزوی بسیاری از مردم دنیا شده است و دولت های بسیاری به دنبال کشورهایG8 در حال تسهیل فرآیند مدرنیزاسیون برای زودتر رسیدن به ساحل خیالی سعادت بشری و رفاه مادی می باشند، به نظر می رسد بررسی تأثیر این فرآیند بر بخش های مختلف جامعه می تواند افقی روشن در برابر واقعیات مدرنیزاسیون باز نماید.

در الگوهای توسعه غربی که محصول مدرنیته برای توسعه همه جانبه در ابعاد اقتصادی و اجتماعی طراحی شده است، الگوی تربیت، الگوی تغذیه، الگوی بهداشت، الگوی آموزش و الگوی مصرف و الگوی تولید و  بسیاری از الگوهای دیگر که همه تحت نظام نامه و شاخصه های WDI قابل کنترل و ارزیابی می باشند در فرایند مدرن سازی جوامع به اصطلاح در حال توسعه به عنوان یک دستور کار برای برنامه های توسعه آن کشور به کارگیری می گردند.

نهاد مقدس خانواده به عنوان هسته اولیه هر جامعه مورد تأکید دستورات شارع مقدس می باشد، به گونه ای که امر تربیت فرزند و در نهایت تعالی جامعه در این نهاد متعالی انجام می گردد. پدر و مادر به عنوان پایه گذاران تربیت اسلامی در اسلام از سوی اسلام بسیار با اهمیت شمرده شده اند به گونه ای که شرایط روحی و رفتاری قبل از ازدواج زن و مرد را هم دخیل در تربیت فرزندان آینده آنها دانسته است.

این در حالی ست که مدرنیته با نگاهی ابزاری و مادی به خانواده و مانع دانستن این نهاد در مسیر تولید به دنبال مدیریت این نهاد و نهایتا تضعیف آن در جوامع در حال توسعه می باشد. از منظر الگوی تولید از آنجا که مردان به عنوان نیروی کار گران تر از زنان محسوب می شوند و به علت حضور طولانی اجتماعی در عرصه کارهای سخت و دشوار با تجربه شده و به راحتی از حقوق مادی و معنوی خویش نمی گذرند، این الگوی توسعه با فراخوانی زنان به عنوان نیروی کار ارزان در خدمت تولید به دنبال جریانات فمینیستی که به راه انداختند یکی از ضربات سهمگین به پیکر خانواده وارد نمودند.

از سوی دیگر الگوی مصرف غربی به عنوان ابزار تحریک و تحرک در بازار تولید و مصرف و برای بالا بردن بهره وری مادی دائماً در جوامع اعم از توسعه یافته و در حال توسعه و عقب مانده برای تحریک بیشتر جامعه به سمت ارضا و نیاز مادی و رفاه دائم التزاید الگوی مصرف افراد متمول برای همه اقشار مختلف از طریق هنر و دیگر ابزار رسانه به گونه ای تبلیغ می گردد که افراد جامعه فرصتی برای تشکیل خانواده نداشته و اگر هم خانواده ای تشکیل شود در گیر و دار الگوی های مختلف توسعه غربی زن و مرد به دنبال ارضاء و نیاز های مادی تبلیغ شده در جامعه می باشد.

بالا رفتن سطح توقعات زنان و مردان از رفاه ابتدایی برای تشکیل خانواده و همچنین سخت شدن زندگی ساده در کنار هم خود یکی دیگر از ابتلائات الگوهای توسعه غربی برای نهاد مقدس خانواده می باشد.

الگوی آموزش و تربیت نیز با اصل قرار دادن آموزش برای تولید نیروی کار آموزش دیده و متخصص برای کارخانجات مختلف از سن 5 سالگی با تشکیل مهد کودک و دوره های مختلف آموزشی تا دانشگاه عملا فرصت تربیت خانواده را از پدر و مادر گرفته و والدین هم به علت مشغله دائم برای تأمین رفاه و نیازهای مادی و رسیدن به الگوی مصرف جامعه بالاتر از خود عملا فرصتی برای تربیت فرزندان نداشته و از اینکه مهد کودکها از فرزندان آنان نگهداری می کنند بسیار خوشحال می شوند.

در این میان بهترین سالهای تربیت و آموزش زندگی، از پدر و مادر و جامعه گرفته برای تربیت فرزند گرفته می شود و پدر و مادر به جای نقش تربیتی عملا به نان آور خانه تبدیل شده و کودکان با انواع کاستیهای محبتی و عقدهای اجتماعی توسط پرستاران و مربیان مهد برای ورود به جامعه به عنوان یک نیروی کار در خدمت توسعه غربی بزرگ می شوند.

حال شما خود قضاوت کنید، ابتدا شعاری که در جوامع غربی زده شد این بود که ما به فکر آسایش شما هستیم و آسایش را در تبلیغات شان رفاه مادی بیشتر معرفی کردند و سپس برای رسیدن به رفاه مادی بیشتر همه آرامش و آسایش جامعه را که خانواده بود از جامعه گرفت تا چیز را که داشت به او بدهد، اما نه تنها این آسایش را به جامعه و مردم نداد بلکه نهاد خانواده در جوامع غربی به کلی از بین رفت.